عشق پرواز بلندی است مرا پر بدهید
به من اندیشهء از عشق فراتر بدهید
من به دنبال دل گمشده ام می گردم
یک پریدن به من از بال کبوتر بدهید
تا درختان جوان راه مرا سد نکنند
برگ سبزی به من از جنس صنوبر بدهید
یادتان باشد اگر کار به تقسیم کشید
باغ جولان مرا بی در و پیکر بدهید
آتش از سینهء آن سرو جوان بردارید
شعله اش را به درختان تناور بدهید
تا که یک نسل به یک اصل خیانت نکند
به گلو فرصت فریاد ابوذر بدهید
عشق اگر خواست ، نصیحت به شما گوش کنید
تن برازندهء او نیست به او سر بدهید
دفتر شعر جنون بار مرا پاره کنید
یا به یک شاعر دیوانهء دیگر بدهید.
سلام خوبی؟
ممنون از حضور گزمت
شعر زیبا و با احساسی بود
موفق و شاد باشی
خیلی آرامم ،از اینکه در کنارمی خوشحالم !
اینک که دستان گرمت درون دستهای من است ، سرت بر روی شانه های من است
شاید چشمهای خیسم را نبینی اما میتوانی حس کنی که شانه هایت خیس است!
سلام
دفتر عشق بروز شد
منتظر حضور گرمت میباشم
شاد باشی[گل][گل]